جدول جو
جدول جو

معنی شاه اندازی - جستجوی لغت در جدول جو

شاه اندازی(اَ)
دعویهای بزرگ و بی اساس. لافهای گزاف. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
شاه اندازی
خودپسندی، لاف و گزاف
تصویری از شاه اندازی
تصویر شاه اندازی
فرهنگ لغت هوشیار
شاه اندازی
خودپسندی، لاف و گزاف
تصویری از شاه اندازی
تصویر شاه اندازی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راه انداز
تصویر راه انداز
وسیله، کلید یا برنامه ای که دستگاهی را به راه می اندازد
فرهنگ فارسی عمید
(شَ / شِ اَ)
عمل شش انداز، یعنی کسی که شش گوی مدور در هوا اندازد..
لغت نامه دهخدا
(خَ خَ شُ دَ)
دعویهای بس بزرگ به لاف کردن. دعویهای بیش از حد خویش کردن. (یادداشت مؤلف). زیاده سری کردن و لاف و گزاف زدن و دعوی بلند کردن. (بهار عجم) (از آنندراج) :
مهر درویش بگو در دل شاه اندازد
در سخن اینکه کند اینهمه شاه اندازی.
مخلص کاشی
لغت نامه دهخدا
تصویری از فال اندازی
تصویر فال اندازی
فالگیری طالع بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاب اندازی
تصویر قاب اندازی
بازی با قاب، قمار بازی
فرهنگ لغت هوشیار
(کلید راه انداز) در هواپیمای باتری دار پس از آنکه کلید برق وصل شد از کلید راه انداز استفاده می کنند و آن دستگاهی است مرکب از چند چرخ دنده و یک دینام که بطور مصنوعی گردش میکند و پس از دور برداشتن بوسیله کلید دیگر موسوم به) درگیر (دستگاه راه انداز را بموتور وصل میکنند و بدین وسیله موتور روشن میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه اندازی
تصویر راه اندازی
تاسیس
فرهنگ واژه فارسی سره